پنجمین ارایشگاه وچهارمین عروسی
پنجمین ارایشگاه و چهارمین عروسی پسر گلم هزاران مرتبه سلام جونم میدونی که تصمیم نداشتم موهاتو کوتاه کنم میخواستم همین طوری که بلندشون کرده بودیم باشه ولی عروسی پسر خاله بابایی که 3 مهر در تالار سام برگزار کرده بودند تصمیم براین شد که موهات یکم کوتاه بشن ولی کاش کوتاهشون نمیکردم درسته پسمل من تو هر شکلی خوردنیست 2 روز قبل عروسی درست1 مهر 92بعد از ظهر با مامان جون بردیم ارایشگاه ارین برای پنچمین بار موهای نازت کوتاه شدن وپسرک من خوشبلتر اولش اروم بودی و ولی وقتی موهات ریختن صورتت یکم چندشت اومد وبچه نا ارومی شدی فقط سرتو تکون دادی ومن ومامان ونت مثل همیشه همه وسایل میز ارایشگاه چیدیم کنارت خوشبختانهاینم به سلامت...
نویسنده :
مامان صدرا
13:21