صدرا  جونم صدرا جونم ، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

صدرا عشق مامان

پسری از جنس پاییز با بوی بهار...

پنجمین ارایشگاه وچهارمین عروسی

1392/8/4 13:21
نویسنده : مامان صدرا
182 بازدید
اشتراک گذاری
پسر گلم هزاران مرتبه سلام

 

جونم میدونی که تصمیم نداشتم موهاتو کوتاه کنم میخواستم همین طوری که بلندشون کرده بودیم باشه ولی عروسی پسر خاله بابایی که 3 مهر در تالار سام برگزار کرده بودند تصمیم براین شد که موهات یکم کوتاه بشن ولی کاش کوتاهشون نمیکردم درسته پسمل من تو هر شکلی خوردنیست 2 روز قبل عروسی درست1 مهر 92بعد از ظهر با مامان جون بردیم ارایشگاه ارین برای پنچمین بار موهای نازت کوتاه شدن وپسرک من خوشبلتر

 

اولش اروم بودی و ولی وقتی موهات ریختن صورتت یکم چندشت اومد وبچه نا ارومی شدی فقط سرتو تکون دادی ومن ومامان ونت مثل همیشه همه وسایل میز ارایشگاه چیدیم کنارت خوشبختانهاینم به سلامتی تموم شد و پسر گلم خوشگل

 

شیطونم بیا ا ز عروسی بهت بگم که اونم بهمون زیادی خوش گذشت و تو هم حالشو کردی این چهارمین عروسی بود که میرفتی اولین عروسی  همسایه مامان جون اینا بودکه ناز گلم تو دلم بود و زیاد شیطونی نمیکرد افرین به پسرم 

دومین عروسی برادرم بود که کوچیک بودی و فرستادم با بابایی رفتین خونه که این عروسی در خونه یه چشن نامزدی بودو برام خیلی خوش گذشت واخرای جشن امدی

سومین عروسی هم عروسی دختر عموی من بود که رفتیم وتو هم حالشو کردی فقط نی نای کردی تو وسط ابروی بنده رو بردیهمه میگفتن این پسر کیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چهارمین عروسی عروسی پسر خاله بابایی بود که زیاد پیشن بابایی بودی ومن هم موندم تو اسانسور هی رفت وبرگشت نه درست پیش بابا میموندی نه پیش من  

به هر حال همه عروسی ها تا این لحظه برامون خوش گذشته و خدا همشونو خوشبخت کنه ان شاالله به پای هم پیر شن عکس در پست بعدی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)