صدرا  جونم صدرا جونم ، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره

صدرا عشق مامان

پسری از جنس پاییز با بوی بهار...

من وکارام 1

1392/6/29 22:54
نویسنده : مامان صدرا
139 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام دوست جونا بعد چند روز اومدم مامانم خسته بود گفتم وبلاگمو خودم اپ کنم

امروز29 مرداد از صبح تا عصر با مامان تو خونه تنها بودم وزیادم گریه میکردم نق میزدم یعنی چند روزه که اینطوریم ها مامانم رو خیلی اذیت میکنم مامان منو ببخش      منم دوست دارم پسر خوبی باشم که نمیشه بعد از ظهر مامانی یه کیک خشمشه درست کرد که دستش در د نکنه من یکم ازش خوردم   شكلك هاي كلفاز >>www.kalfaz.blogfa.com<<مامانم دیروز یه شمع تولدم برا بابایی گرفته بود که چند بار مامان روشنش کرد ومنم فوتش کردم وبا مامانی کلی خندیدیم ودست زدیم      مامانی دوست دارم که اینقدر سرگرمم میکنی   بعد یه تماس برنامه ما  که میخواستیم بریم پارک عدالت به هم خورد خوبه که به هم خورد مامان جونم بود که میگفت بریم پارک لاله که من عاشق اونجا هستم مامانم هم قبول کرد رفتیم پارک لاله تا طبقه اخر پله برقی داره من به تنهایی و با دو تا پای کوچک که حتی بغل مامانی هم نمیرفتم رسیدیم وسایل بازی که من عاشقش هستم مامانم منو سوار یه ماشین کرد یکم ترسیدم بعد از جسارت امیر حسین دایی کوچکم   تونستم تا اخرش توی ماشین بشینم  دست همه درد نکنه که من و هی دارن  خوشحال میکنن بعد بازی در راه اومدن به خونه خیلی گریه کردم ومامانم رو نارا حت کردم بعد مامانه با جیغ وداد برام شیر داد وغذامم رو خوردم وخوابیدم      

حالا  خیلی خوابم میاد بقیه ش بمونه واسه بعد شب بخیر دوست جونا

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

محیا :-)
2 مرداد 96 16:32
منم بچه بودم لباسمو ایتوری می کردم
مامان صدرا
پاسخ
ای جانم
مهندس زهرا فرجیمهندس زهرا فرجی
27 خرداد 97 16:04
ای جووووووووووووونم کودکی اقا صدرا چقدر بامزه است...محبت