21 شهریور ماه

سلام گلم، گل همیشه بهارم

الان که دارم برات می نویسم درست22 ماه و5 روزت هست....کلی آقا و کمی بازیگوش شدی...آقا از این جهت که به حرفهای مامانی گوش میکنی البته اگه شیطنتت اجازه بده....شیطونیهات هم خوبه و قابل تحمل...کلی با کارات دل مامان رو آب میکنی.... با زبون گنجیشکیت چیزهایی رو به مامان میفهمونی...مامان عاشقته...میدونی تمام هست و نیست مامانی...میدونی تمام دنیای مامانی....میدونی نفسم به نفست بنده...میدونی؟

کلی این چند وقت ازت عکس انداختم از کارات و شیطونیهات....چند تاشو گلچین کردم واست میزارم ... ماشاءالله داری روز به روز - لحظه به لحظه آقاتر و خواستنی تر و شیطون تر میشی... مامانی دلم برای تک تک این ثانیه ها تنگ میشه...دلم برای بیشتر با هم بودن تنگ میشه... دلم برای نوزادیهات تنگ شده... چشم امیدم به روزهای آینده تست...

پسر گلم امروز 22 شهریور روز پنچ شنبه که قرار بر این بود که بیریم مسابقه فوتبال دایی کوچک توراهم هزار ماشاالله خودت راه رفتی و شیطنت کردی و مامان هم از تک تک اون لحظه ها برات عکس گرفت حتی یه جا هم وا نمیستادی ولی منبازم ازت راضیم پسر خوشگل وبا نمک ودوست داشتنی

کلمه هایی که در این روز ها میگی:

قشنگ:قشخ

ارام:انام

بابا تبدیل به  بابایی شده که عین ماه میگی

اینم میدان فوتبال که تیم داداشی امتیاز نیاورد ولی این بازی باعت افتخار ما و خانوادمون بود و  برادر عزیزم چه برنده شی وچه بازنده  بازم در نقطه ی اوجی وما به بودنت افتخار میکنیم وبه همه تیم ها جایزه دادن ودست مربی تیم الومینیم  حکمتی درد نکنه وکوچولویم نیز اولین جایزه اش به دست گرفت افرین پسرم

جایزه یه دفتر نقاشی برای همه کودکان