ماجرای عید 93 وسیزده بدر
سلام به پسر یکی یه دونه ی خودم وسلام به دوستای گلم که امیدوارم عید خوبی رو پشت سر گذاشتن عزیز دلم با کلی تاخیر اومدم ولی از ماجرای عید دونه به دونه برات میگم تا خاطره ی باشه برای فرداهایت عزیزم عمرم تنهاییم عاشقانه دوستت دارم پسرم تموم دنیا ی مامان از دنیای کوچکیت برات مینویسم از لحظه به لحظه هایت مینویسم. عزیزدل مامان امسال سال نو رو 3 نفری توی خونه ی خودمون تحویل کردیم ومنم از لحظه ها وثانیه های تحویل سال ازت عکس گرفتم وبعد از تحویل سال خونه مامان بزرگ و خونه ی مامان جونت رفتیم که شام هم خونه مامان جون اینا بودیم خلاصه با عزیزترین هایمان سال قشنگی رو شروع کردیم و این چند روز اول عید رو بیشتر...
نویسنده :
مامان صدرا
21:58