لالایهات یادم نره
چقدر برات قصه بگم دوباره خوابت ببره
چقدر نوازشت کنم تا تو به باور برسی
این دوتا دستای منه تو اون روزای بی کسی
وقتی بابای قصه هات خم شده پیش روی تو
اگه چروک صورتش می بره آبروی تو
لالایی هام یادت نره لالایی هام یادت نره
بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره
از روزای که مشت من با دست تو وا نمی شد
تو خواب و بیداری تو هیچ کسی بابا نمی شد
اون که تو اوج خستگیش خنده ی رو لباش بودی
شب که به خونه می رسید سوار شونه هاش بودی
لالایی هام یادت نره بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره
لالا لاگلم لالایی کن دلبرکم
خواب پریشون نبینی ای غنچه بانمکم
لالاکن گلکم لالایی کن گل پسرکم
چشاتو گریون نبینم گریه نکن دردونکم
لالایی هام یادت نره بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره
بابا اگه دلش پره از دست دنیا دلخوره
امید زندگیش تویی وقتی که غصه می خوره
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی