روزانه هامون...
می خواهم به خورشید بفهمانم
تو پر نور تری
تو زیبا تری
به دنیا بفهمانم
تو برای من از هر چیز دیگری مهم تری
عشق از من و نگاه تو تشکیل میشود
گاهی تمام من به تو تبدیل میشود
تو آرامش منی..
چند وقته مرخصی دادیم براشون تا استراحت کنن دلم برا تک تک تون تنگ شده😚😚😚
هندی طوری😂
😂😂😂😂😂
صدرا کلی حروف انگلیسی یاد گرفته اونم به صورت غیر مستقیم یعنی عاشقتم پسر باهوش
نفسمی❤
بازیهای گروهی
مامانای مهربون تصمیم گرفتم هر وقت فرصت شد چن تا کتاب معرفی کنم که تا به حال برا صدرا خوندم و باهاش کار کردم اگه شما هم دوست داشتین زیر این پست کتابهایی که علاقه داشتین رو معرفی کنین تا استفاده کنیم 🙏🙏
داستان رو یه مداد میسازه و اوجش وقتیه که مداد یه پاک کن میکشه که پاک کن از خود بی خود میشه همه ی دنیایی که مداد ساخته رو پاک میکنه حتی میخواست خود مداد رو هم پاک کنه همیشه میدونیم که مداد چجوری نجات پیدا میکنه اما به اینجای کتاب که میرسیم هر دومون تپش قلب میگیریم.
از اون کتابهایی که وقتی ورق میزنی با خودت میگی چه نویسنده خلاقی، چه ساده با یه مربع و دایره داستان سازی کرده
تنها یک چیزی هست که لی لی میگوید و پدرش را دیوانه میکند چرا؟؟؟
او این کلمه را تکرار میکند چرا؟؟؟؟
اما در یک روز عجیب و غریب ادم های فضایی به پارک رفتن همان روز چدر فهمید که سوالهای لی لی چقدر مهم هستند
همه بچه ها با یه دوره چرا گویی رو میگذرونن تو همین دوره بود که این کتاب رو خوندیم
صدرا میگفت چرا؟لی لی همش میگه چرا چرا؟؟😄
که وسط کتاب با گفتن هر چرای صدرا هر دومون غش غش میخندیم ❤😉
اینم دختر عموی اقا صدرا نفس خانوم که دو ماهه اومده به حمع خونوادمون ❤❤
❤مادر پسری❤