18 ماهگیت سرشار از شادی مبارک
مهربان کوچکم 18 ماه از زمینی شدنت مبارک
باور نمیشه که 18 ماه از بودنت در کنار ما به سرعت برق و باد گذشت....
چه 18 ماه شیرینی بود....دلم برای نوزادیهات تنگ شده....دلم برای لثه های صورتی رنگت تنگ شده...دلم برای گردن چین خورده ات تنگ شده...دلم برای غلت زدن هایت تنگ شده...دلم برای چهار دست و پا رفتنت تنگ شده...دلم برای همه چیز تنگ شده....و چشم امیدم به روزهای بالندگی توست....
نبوده، نیست، نخواهد بود!
عزیزتر از تو کسی برای من....
خدا رو شکر که زنم......که مادرم...
خدا رو شکر که سالمم......که می تونم مادری کنم...
خدا رو شکر که آغوشم مأمن امن اوست...
خدا رو شکر که شیره جانم آرامش دهنده دردهای اوست...
خدا رو شکر که می توانم نیمه شب بر بالینش بشینم و با اشک دیده بدن کوره مانندش رو بشویم...
خدا رو شکر هستم که وقتی دست کوچکش رو به طرفم دراز میکنه تکیه گاهش باشم...
خدا رو شکر وقتی با نگاه بی آلایشش مرا می خواد هستم که در آغوشش بگیرم...
خدا رو شکر برای تمامی نعمت هاش که شمردنی نیست..