عکسای عید پسرم
بهار که می آید، دستان باد بوی شکوفه می دهد جوانه های تک درخت باغچه، با نوازش نسیم جان می گیرند آرام و آهسته خدایا، رویش یک دانه تمام عظمت تو را فریاد می زند بهار عاشق بود و زمین معشوق عشق بی تابی می آورد و بهار بی تاب بود زمین اما آرام و سنگین و صبور و بهار پرده از عاشقی برداشت آن هنگام که رازش عظیم گشت و عشقش هویدا و جهان حیرت کرد بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک شاخه های شسته، باران خورده، پاک آسمان آبی و ابر سپید برگهای سبز بید عطر نرگس، رقص باد نغمه و بانگ پرستوهای شاد خلوت گرم کبوترهای مست نرم نرمک میرسد اینک بهار خوش بحال روزگار … برخیز ...
نویسنده :
مامان صدرا
18:55