صدرا  جونم صدرا جونم ، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره

صدرا عشق مامان

پسری از جنس پاییز با بوی بهار...

عشق 2 سال و 2 ماهه ی من

1392/12/4 0:11
نویسنده : مامان صدرا
324 بازدید
اشتراک گذاری

 

Click here to enlarge

 

 

سلام به کوچولوی خوش اخلاق مامانی عزیز دل مامان چه قدر شیطون وبلا وخواستنی شدی هرروز عشقم به تو بیشتر میشه با اون شیرین زبونیات دیگه تو خونه اون قدر حرف میزنی انگار چند نفر تو خونه است .قربون زبونت بشم  امروز عصر داشتی غذا میخوردی که منم هیچ توجهی بهت نمیکردم وداشتم tvتماشا میکردم  که داشتی به خودی خود میگفتی غذا وهورم چاق بشم چله بشم بیم مداسه  اخیییییی  مامان وقتی که شنیدم میدونستی که میخواستم به جای غذا تو رو بخورم یه دفعه قورتت بدم واین جمله رو چندین بارم تکرار کردی .غذا بخورم چاق بشم چله بشم برم مدرسه

عزیز من برای این که تو خونه زیاد تنها میمونی وهی دلتنگیتم برام میگی که مامان دلم تنگ شد ولی مامانی با این هوای سرد و سوز چطور میشه رفت بیرون که تازه داری خوب میشی با مهد کودکت تماس گرفتم که ساعتی بزارم مهد تا که دلت تنگ  نشه ولی مهد هم نمیری مجبورم برای دلتنگیت با ماشین صبح وعصر ببرمت بیرون تا چرخی بزنیم ولی ول کنم نیستی مگی بریم خونه ماجون  امیر حسین دلم تنگه قربونت برم بزار هوا یکم  گرم بشه دیگه از دلتنگی در بیای .

مادر من دیگه تو یه چیزم مستقل شدی وقتی از بیرون میایم خونه لباساتو خودت در میاری قربونت بشم که حتی اجازه کمک هم نمیدی .

بابایی هم برای ولنتاین برامون تبلت خرید  ومرسییییی همسر عزیزم این کادو رو میخواستم تو پست قبلی اضافه کنم که به خاطر نقل مکان که تو وب داشتم یکم خسته بودم وروز عشق وتبریک گفتم به دو تا عشق زندگیم وهمین .

عشق کوچولو از بازی های روزمره گیت برات بگم که عاشق پازل چوبی هستی که چند تا از مدلاشو برات خریدم که اولین مراحل رشدانسان ودومی هم مشاغل وسومی هم ماشین ها هستن که ساعاتی مشغول بازی و درست کردن با اونایی وولی به تنهایی نه باید کنارت باشم وبگم صدرا دکتر کو برام نشون میده ومنم میگم  ؟بزار سر جاش :کشاورز کو؟ بزار سر جاش :

عزیزم امروز اومدی بهم گفتی مامان لپ تاپ :یعنی باز کن"منم که عکساتو باز کردم دیدم چه عکسایی تو باغ خاله صدیقه (خاله ی بابایی)گرفتیم حیفه نذارم تا که برات خاطره نمونه . امروز عکسای تابستان 92که تو باغ خاله صدیقه اینا گرفته شده رو میزارم   که بشه سری سوم

 


شیرین روزگار من هر روز دری تازه را به دنیای بزرگتر شدن می گشایی و من و پدرت را وا میداری به هر ثانیه شکر مهربان خالقمان بخاطر داشتنت .خدایم شکرت بخاطر این قند مکرر که این روزها با بوسه های صدا دارش مادرش را تا عرش میبرد.شکر شکر شکر

بقیه در ادامه مطلب

پسرم تو این عکسها 18 ماهشه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)