بدون شرح
سلام گل مامانی دلم تنگه خیلی نمیدونم از تو بگم یا از خودم چرا همه مامانا خسته اند یا تنها من چرا واکنش مادر شدن ندارم چرا با وجود تو باز تنهایم خیلی دوست دارم اندازه ی کهکشانها مامانی پسرم صدرا تمام دارو ندارم این خاطرات با ارزش شاید الان برای تو معنا نداشته باشد ولی این خاطرات روی هم انباشته خواهند شد و روزی هم به درد تو ومن خواهند خورد وان وقت خواهیم دانست که پسرم در این سن چه حالات ورفتاری داشته وتو پسرم خواهی دانست که چقدر برایمان مهم وارزشمندی .که این زندگی ما یعنی من وبابایی بدون تو و غنچه خونه مون معنایی نداشت الان به وجود تو پسرم افتخار میکنم ان شاالله در بزرگیت هم افتخار خواهم داشت ولی دلم از این گرفته که نکنه مادر خوبی برای پسرم نباشم نمیدانم سن کمی مرا به این روزگارانداخته نمیدانم چرا در همه مراحل امتحان تسلیم تو ام میترسم لوست کنم ولی سخت گیری نیز برایت بده .ل من همیشه مراقبت هستم هیچ موقع تنهایت نخواهم گذاشت حتی در عرصه های زندگی عرصه های پیشرفت تحصیلی ودر هر مراحل از زندگیت وجود تو مایه افتخار ماست پسرکم