صدرا  جونم صدرا جونم ، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

صدرا عشق مامان

پسری از جنس پاییز با بوی بهار...

بهار زندگی ما تویی...

1398/1/11 1:11
نویسنده : مامان صدرا
920 بازدید
اشتراک گذاری


یا حق.
آرام جانم...
شکوفه ی بهارم...
باز بوی بهار
باز تو و تازگی و رنگ باختن بهار...
خــــوب نگاه کن...
ببین چه کردی...چه خواهی کرد...نکند بهاری بگذرد و بهاری نشوی...
دلت را صیقل بده....
یکرنگی کودکی ات را در صندوقچه ی قلبت نگاه دار...
برای روزگاری که می اندیشی زمستان است و بس!!
برای روزهایی که به انتظار بهاری...
بدان...بخواهی می شود...و خدایت ...او را داری غمت نباشد...که نزدیک ترین است به تو.
بدان تا همیشه برایم ؛
تو بهـــــاری...بهاری ام میکنی...قدمهایت سبز است...دستانت عطر بهارنارنج می دهد...نگاهت گرم است...وجودت شکوفه باران است...
بهار مبارکت باد...شکوفه ی بهاری ام.
چقدر دوستت دارم....گاهی نفسم میگیرد....شاید قلبم کوچک شده.....و دوست داشتنت لبریز!

 


پسر مهربون و دوست داشتنیم

 

 

 

 


روشنایِ جانِ مادر ...تعطیلات عید را تمام کردیم جانکم...با هم و پا به پای هم....نمی دانم من کودکی هایم را میانِ خنده هایت طلب می کنم یا تو دنیا را وادار به تماشایِ خود!
هرچه هست پاکیِ حضورت کِرشمه ی زمان است و بس.
تعطیلات عید را خجل کردی بس که دویدی و موهایت، باد را به بازی گرفت...
میزبان بودیم و مهمان شدیم...و این صله ی رحم ها چقدر لازم است ...این جهش هایِ کوچکِ تربیتی وقتِ حضور آنها که دوستت دارند ولی فقط دوستت دارند! و این سکوت هایی که نمی دانی درست است یا نه....هرچه باشد برای تو خوبش بیشتر است...کامل ترت می کند
آشپزی کردیم، مثل همیشه هایمان و این بار تو هم با دست های سفید و نرمت کمک حالم بودی

 

 

 

 


الهه ی عشق مادر...تعطیلات عید را برایم خوش گذراندی...
اما نفس کشیدمت دم به دم...
تو خوبی....خوب و بی نقص...بکر و تازه...کاش تو بودم! مثلِ تو ...همینقدر مهربان و خالص!
جان دلم در این تعطیلات عید از تکالیف مدرسه هم جا نماندیم با ذوق دوباره دیدن معلمتان، که دل کوچکت برایش تنگ شده همینقدر مهربان بمان کوچک دوست داشتنیم.

 

 


برنامه تعطیلات عید طبق این روال

 

 


عشقِ مادر گزارش تعطیلات عید رو سفرنامه مشهد انتخاب کردیم .

 

 

 

 


ماشاالله لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.

 

پسندها (16)

نظرات (17)