صدرا  جونم صدرا جونم ، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

صدرا عشق مامان

پسری از جنس پاییز با بوی بهار...

35 ماهگی عسلک شیطون بلای ماواینروزای قشنگ بی تکرارش

1393/9/1 16:02
نویسنده : مامان صدرا
606 بازدید
اشتراک گذاری

 

ハート数字だよ。5 のデコメ絵文字ハート数字だよ。3 のデコメ絵文字

 

 

 

این روزها همه ی وجودم چَشم شده....

این روزها خوب است...خوش حالم! از این بلوغ!!! از این رشد..

این سه سال ما کاشتیم....حالا باید مراقبت باشیم فقط ...تو ریشه دوانده ای...تو رشد کرده ای...سخت می شود خاکت را عوض کرد...حالا باید نظاره گر باشیم...خاک و آب و نور را برایت فراهم کردیم ...حالا نوبت توست....

برو پسر....به سویِ نور و روشنی...

این روزهایِ دوست داشتنی....که می فهمی....درک می کنی..حس می کنی...نه از جنسِ کودکی...که کمی بزرگتر...

این روزها را می بلعم....با جانم...به اندازه ی روزهایِ بی تکرار گذشته، اشتیاقی وصف نشدنی دارم برای روزهایِ آتی...

صدرا! تو کی اینقدر بزرگ شدی؟ در نظرِ دیگران همان صدرا کوچولوی همیشگی هستی و برایِ ما صدرا کوچولویِ بزرگ...

رفتارمان را بزرگ تر کردیم....

عزیزدلم...بزرگِ کوچکم....قدمهایت را هرچقدر می خواهی بزرگ بردار...خریدارم حتی به قیمتِ این تغییراتِ شیرین...مگر این روزها همان آرزوهایِ دلم نبود؟ مگر منتظر نبودم؟ مگر روزها را نمی شمردم تا تو به اینجا برسی...

خدایا شکرت...

یه مدتیه که بلاوشیطون شدی حسابی ؟من نمیگما همه میگن ماشالله پسرتون چقدر شیطونه ها//ولی شیطنت های پسرم خرابکاری نیست و برا همین همه ذوقشو میکنن ولی  کسی روجز من  عصبی نمیکنه (بدو بدو وبپر بپر وفرار وشیرین زبونی )

از ابراز احساسات کوچولو :

مامان من قسنگه خوسکله

مامان چسات چقدر قشنگه 

مامانی خیی خیی خیی دوشت دالم

میگم صدرا جون چقدر ؟دستای کوچولوت رو باز میکنی ومیگی ژیییییییییییییییییییییییااااااااااااااااااااااااااااااااددددددددددددددد(زیاد)

صدرا جون از وقتی که میرم سر کار موقع برگشت به خونمون انقدر اذیتم میکنی که نگو...................مثل نی نی کوچولو ها میچسبی بهم ودیگه کنار نمیری .موقع خوابیدن یه بلایای سرم میاری دیگه اخرش بابایی میگه صدرا زشته نکن (روی من دراز میکشی هی بدو بدو نه سر میشناسی نه شکم ونه پا )تعجب

صدرا جون یه چند مدتیه که دست رو بزرگترا دراز میکنی که خیلی بدم میاد وچند بارم تنبیه ت کردم اصلا م دوست ندارم نگرانم از این کاره زشتت

یه چند روز قبل باهات شوخی میکردم که صدرا بابات چقدر لاغره تو هم میگفتی بابای تو لاغره در اخر از بحث وجدل خسته شدم گفتم بابای من کیه ؟گفتی اصغر ه(اصغر پدر شوهرمه )گیج

یه روز صدرا کل اتاقشو به هم ریخته بود ...........وقتی که وارد اتاقش شدم واون شکلی دیدم با اعصبانیت روبه صدرا گفتم :اااااااااااااااا چه خبره اتاقتو این شکلی کردی .

صدرا :با نرمی وارامش کامل بیا اتاق وجمع کن .(عین خیالش نبود)سوال

مامان فاطی از خود برا تو داستان ماشین ها رو ساخته که موقع خواب برات میخونه. وقتی میای خونه میگه برام قصه بگو قصه ماشین هارو .............منکه برات تعریف میکم  میگی نه تو برت (بلد) نیشتی منو ببر خونه مامان فاطی برام قصه بگه .......خنده

پسرم 2 اذر هم بردم معاینه ی چشم که خدا رو شکر چشای نازت هیچ مشکلی نداشت وبا خوشحالی برگشتیم خونه عشق کوچولویم  دوست دارم دوست دارم دوست دارم .محبت

 

 

 

پسندها (7)

نظرات (12)

مامانی ساره
4 آذر 93 13:31
عزیزم 35 ماهگیت مبارک چه شیطنتایی میکنه خیلی خنده دار بود مخصوصا اون تیکه اش که اتاقشو نامرتب کرده بوده
مامان صدرا
پاسخ
مـــــــــرسی خاله ی مهربون نمیدونم این بچه ها چرا اینقدر شیطونن نننننننننننننننن
مامان طاها و رها
4 آذر 93 16:32
عصر به خیر خدا! آنچه سرنوشت ما را تعیین می کند، شرایط زندگیمان نیست، بلکه تصمیم های ماست. سبک زندگیتون پر از تصمیم های درست و خدا
مامان مهراد
5 آذر 93 14:15
سلام. ای گفت یخواهر تازه شدی مثل ما... برگشت از سر کار رو میگم 35 ماهگی صدرا جون مبارک . دیگه چیزی نموده تا بزرگ مرد کوچیک ما 3 ساله بشه ها.... خدا رو شکر که چشمای صدرا جون هم سالمند.
مامان صدرا
پاسخ
ما هم غر غر کنیم دیگه چرا همش از غر غرای بچه ها میگیم ممنون خاله ی مهربون ولی برای تولدش تدارکی نداریم به خاطر محرم حالا ببینیم چی میشه روی ماه بهراد جونمو بوسسسسس
مامان مهراد
5 آذر 93 14:16
مهراد هم وقتی موقع خواب من پشتش رو میملم میگه تو بلد نیستی مادرجون بلده.
مامان صدرا
پاسخ
الهی فداش شم گوگولی
مامان هانا و آریا
5 آذر 93 17:51
35 ماهگیت مبارک صدرا جون عزیزمممم مثل وروجکای من فقط شیطونیییی
مامان صدرا
پاسخ
ممنون خاله جون این شیطنت های بچه هستش که عاشقمون میکنن دیگه هانا واریا رو از قول من ببوس خانومی
خاله ی رادین
5 آذر 93 18:16
اپیـــــــــــــــــــــــــــــم
مامان صدرا
پاسخ
اوووووووووووووممممممممممممدددددددددددددمممممممممممممم
فرناز خاله ی آرسن جون
6 آذر 93 15:38
35 ماهگی صدرا جونی مبارکههههههههه خاله جونی دیگه خیلی کم مونده تا 3 سالگیپشاپیش مبارکهههههههههه آفرین به گل پسری که اینقدر هوای مامانشو داره و اینقدر خوب ابراز احساسات میکنه
مامان صدرا
پاسخ
ممنون فرناز جونم لطف داری فدات شم
شيرين
7 آذر 93 15:41
هسلام عزیزم 35 ماهگیت مبارکه چه پسملییی شیطونی خدا حفظش کنه
مامان صدرا
پاسخ
مــــــــــــــرسی خاله جونـــــــــــــی
❤مامان مهسا❤
13 آذر 93 15:35
پسمل گلی 35 ماهگیت مبارک
مامان صدرا
پاسخ
مــــــــــــرسی خانوم گلی
خاله ی رادین
15 آذر 93 16:40
اپیــــــــــــم
مامان صدرا
پاسخ
اووووووومدمممممممممممممممم
صنم
1 دی 93 23:21
وبلاگت خیلی خوبه دوستخوبم لطفا به من سر بزن و نظر بده
مامان صدرا
پاسخ
نظر لطفتونه دوست عزیز حتما میام