عید قربان 93
سلام فرشته کوچولوی مامان
13 مهر ماه عید قربان بود روز خیلی قشنگ هم برا من بود هم برای پسر گلم .صبح که بیدار شدی ومنو کنارت دیدی گفتی مامان امروز تعطیله گفتم اره عزیزم فدات شم امروز تعطیله. ولی همیشه که صبح زود از خواب پا میشی بازم عادت داری روزهای تعطیل هم صبح زود بیدار شی ونزاری تا ما بخوابیم .
بعد صبحانه بابایی با بابا بزرگ رفتن تا گوسفندی رو که خریده بودن بیارن خونه واقا محمد بیاد وقربونیش کنه صدرا جونم از وقتی که به دنیا اومدی ماهر سال این روز قشنگ قربونی داریم فقط به خاطر سلامتی شما فندق کوچولو .
اونروز جایی نرفتیم ومشغول گوشت گوسفند وتقسیم وکارای دیگه ی گوسفنده بودیم پسر گلم که همیشه از خوردن گوشت لذت میبره اون روزم کلی شکم کوچیکش رو سیر کرد وفقط برا ما نوش جون گفتن ماند .
فردا میام وعکسای صدرا جونو میزارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی