صدرا  جونم صدرا جونم ، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

صدرا عشق مامان

پسری از جنس پاییز با بوی بهار...

روزهای بی تکرار پسرکم

  پسر ناز من سه سال وهشت ماه است که وارد زندگی ما شده و بهترینها رادر زندگی برایمان آفرید. حس قشنگ مادر بودن را برای من و احساس پدری را برای امیر ،حس مادر بزرگی را برای مادرهایمان و.... خیلی از حسای زیبای دیگر برای نزدیکانمان.  پسر من حس زیبای مادری را به من داد وهمدم لحظه های خلوت و خاموشی شد که ساعتها نمیدانستم با این تنهایی چه کنم ، الان این موجود کوچک به قدری در این لحظات جا گرفته که نیاز به وقت اصافه دارم . از مادر شدنم لذت میبرم، از لحظاتی که ساعتها در آغوش میگیرم و نوازشش میکنم و او معصومانه در چشمانم خیره میشود. از مادر شدنم لذت میبرم که لحظه ای طاقت دوری منو نداره و با ندیدن من ناآرومه.من خدایم را شکر میک...
25 مرداد 1394

عکس های شمال سری سوم

اینم از عکسهای شمال که با مامان فاطی اینا رفتیم جای همه ی دوستان خالی خیلی خوش گذشت یه شب تو ساحل گیسوم موندیم ویه شب وهم تو استارا عکس های بالا مربوط به ساحل گیسوم که پر از درختای زیبا بود چند بار قبل از به دنیا اومدن صدرا رفته بودیم ولی صدرا جون اولین بارش بود که رفت دریا رودید وکلی هم خوشحال بود ولی شب بعدش دیگه با دیدن ماهی کنار ساحل ..دیگه اصلا جلو نمیومد وهی میگفت ماهی ماهی فدات شم که اینقدر از ماهی میترسی پسرک شجاع من عاشقتتم نفسم ...
5 مرداد 1394

عید فطر وعکس های شمال سری اول

عید فطر ضیافتی است برای پایان این میهمانی عید فطر پاداش افطارهای خالصانه و بجاست عید فطر قبولی انفاقهای به قصد قربت است عید فطر پایان نامه دوره ایثار و گذشت است . . . ناز گلم امسال عید فطر برای چند روز مسافرت به سمت شمال وداشتیم که هم بعد یه ماه حال وهوایی عوض کنیم وخوش بگذرونیم ... گل پسرم که تو این مسافرت اصلا اذیت نکرد وگذاشت تا به هممون خوش بگذره دوستت دارم نفسم شب اول تو ساحل گیسوم اشنا شدن صدرا با دریا چون اولین باری بود که دریا  می رفت فدات نفسم ...
5 مرداد 1394
1