صدرا  جونم صدرا جونم ، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره

صدرا عشق مامان

پسری از جنس پاییز با بوی بهار...

یلدای 98🍉چیله گِجَسی🍉

یلدای امسالِ ما خونه مامانم🍉 خوشمزه هامون که مامانم رو به زحمت انداختیم فدای تموم مهربونیات بشم من آخ تو شب یلدای منی دیونه دوست داشتنی لبای تو رنگ اناره هندونه شیرینیش کم میاره بوسه های تو که جنس یاره   تو مثل بارونی تو دل مهمونی دلم و دلم و دلم می میره واسه تو که جووووونی و این روزهایش که همش سرش گرمه تکالیفشه   و چالش جوراب مبینایی 😁😁 ...
7 دی 1398

⚽🎈صدرا بالام دوغوم گونون کوتلو اولسون🎈⚽

17آذرماه🍁 با آمدنت؛پاییز قشنگمون و رو زیباتر کردی🍂 خوش آمدی به این دنیا😚 پسرم ،تولدت مبارک❤ صدرا بالام دوغوم گونون کوتلو اولسون🎂 اینجا فرشته ای هشت ساله شده هشت ساله که با قدماش با عطرتنش مهمون خونمون شده🎉🎉🎉 همین که میخندی و شادی برایم دنیاست❤❤ مثل خون در رگهای منی.. هر چه عدد سن تو بالاتر میرود عشق من به تو نیز بیشتر و بیشتر میشود پسر فوتبالیست من تولدت مبارک🎈🎈🎈🎉🎉🎊🎊🎊⚽⚽⚽⚽ الهی فدای خنده ی خرگوشیت بشم من پدر و پسری 🎉🎉🎉 دیگران چون بروند از نظر از دل بروند! تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی... عاشقانه دوستت دارم...
17 آذر 1398
1207 24 22 ادامه مطلب

🍭این روز هایش 🍭

⛱محبت عجیب است اگر آن را به رفیق هدیه کنی، احساس آرامش میکند و اگر آنرا به دشمنی تقدیم کنی، شرمنده و پشیمان خواهدشد. یه روز عالی با هم نفسم❤ ⛱هر سقوطی پایان کار نیست باران را ببین، سقوطش زیباترین آغاز است. ⛱لحظه ها... تنها پرندگان مهاجری هستند که هرگز به آشیانه باز نمی گردند… پس... دریابیم لحظه لحظه ی زندگی را... ⛱شروع کن! خوشبختی جایش همینجاست کنار تو... 🍕🍕🍕🍕🍕🍕🍕🍕🍕 ⛱الهی در سکوت شب ذهنم را آرام کن و مرا در پناه خودت به دور از هیاهوی این جهان بدار الهی شبم را با یادت بخیرکن شب بخیر.... ...
4 آبان 1398

کودکم روزت مبارک ...

شیطون بلای خونه ام روزت مبارک 🙋 این خنده هایی که طعم عسل می دهند و قلب آسمان را آب می کنند ، ای کاش همیشه در چهره هایتان باقی بمانند! روز کودک مبارک سه نفره هامون ثبت بشه برای این روز زیبا ❤ برایم بمانید ...! ➰ احساستان را نفس میڪشم نگاهتان را می خوانم قلبتان را می نوازم صدایتان را می بوسم از عاشقانه هایتان براے خودم لباس میدوزم دیوانه نیستم ! فقط ؛ یڪ جور خاص ڪه ڪسی بلد نیست عاشقتان هستم ..! ...
20 مهر 1398

کلاس دومی خونه ی ما❤

💕💕 چه زود دیر می شود ! در باز شد ... برپا ! ... برجا ! درس اول : بابا آب داد ، ما سیراب شدیم . بابا نان داد ، ما سیر شدیم ... اکرم و امین چقدر سیب و انار داشتند در سبد مهربانی شان ... و کوکب خانم چقدر مهمان نواز بود و چقدر همه منتظر آمدن حسنک بودند ... کوچه پس کوچه های کودکی را به سرعت طی کردیم و در زندگی گم شدیم. همه زیبایی ها رنگ باخت ...! و در زمانه ایی که زمین در حال گرم شدن است قلب هایمان یخ زد ! نگاهمان سرد شد و دستانمان خسته ... دیگر باران با ترانه نمی بارد ! و ما کودکان دیروز دلتن گ شدیم ... و امروز چقدر دلتنگ آن روزهاییم که هرگز نفهمیدیم ؛چرا برای بزرگ شدن این همه بی تاب بودیم؟؟؟ مرد کوچکم چه دلبرانه دل منِ م...
8 مهر 1398
1198 23 17 ادامه مطلب

السلام عݪیڪ یااباعبــــــدالله اݪحسین🖤

السلام عݪیڪ یااباعبــــــدالله اݪحسین🖤 ماه محرم رسید... خدایا نیکوترین سرنوشتها حلالترین روزیها پربارترین زیارتها خالصترین نیتها مقبولترین عزاداری را برای دوستانم مقدربفرما🙏   اَلسلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الـحسین و علی اصحاب الحسین 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ...
11 شهريور 1398

نیمی از وجودم ...!

شايد خدا تو را به خاطرِ اين به من داد كه هم وزن معصوميتت دوستت داشته باشم شايد بايد باهم بعدهاي بعد از اين بخنديم و برقصيم رهاي رها جانكم ، دلتنگي هايم را ببوس تا تمام ِ گريبانم بوي تو را بگيرد. تا نقش لبهاي كودكانه ات با طعم ِ مبهم ِ دنياي يك نفره ات روي پوستم بماند. مي خواهم تو را در مزرعه ي احساسم بكارم تا باران بي دليل از ابر نبارد. مي خواهم خدا را ببوسم كه تو را در من خلاصه كرد. من هر روز با شعرهايم كه تمام احساس ِ من است نوازشت ميكنم لمست ميكنم مي بوسمت موهاي نرمت را شانه ميكنم صورتت را ميشويم و به تو شعر ميدهم تا گرسنه ي احساس نباشي . مامان نوشت:تو آرامشِ جانِ منی... ...
2 شهريور 1398

عید سعید قربان 🐑

عید قربان من آن دم ، که فدای تو شوم .. #عید_قربان   تو چه راحت شعر می ‌شوی .. با تو برای شعر گفتن نیازی به عشق نیست ...     ❣پروردگارا در این شب زیبـای ❣عیـد سعیـد قـربان بحق کبـریایی ات ❣بحق راستـی ها بحق خـوبی ها ❣بحق بـزرگی ات بحق مهـربانیت ❣بهترینها رو برای همه دوستانم مقدرفرمـا عـیدتون مبارک   ...
21 مرداد 1398